بعضی وقتها همه چیز بهانه است تا من یا تو به احساس نیازمان پی ببریم و در پی برآوردن نیازمان با پیاله های خالی خود به گدایی خدا برویم. خدایی که نمیبینم اما به بودنش معتقد، نه گفتهاند هست پس حتما هست. خدا سرگرمی زندگیمان است نه حقیقت زندگی. هرجا که… بیشتر »
کلید واژه: "خدا"
خلاصه می شوی در یک عاشقانه ای نا آرام. دستانش را می گیری و در امتداد آنها به آرامشی رویایی دست می یابی. او را در خیالت به آغوش می کشانی. به او دل می سپاری. دونفره در یک جایی دنج. مراقب بارش واژه هایت هستی. ساده و روان می گویی. شمرده که مبادا تند گفتنت… بیشتر »
بعضی وقتها انگیزه برای نفس کشیدن هم نداری. دلت می خواهد زمین دهان باز کند تو را با تمام آنچه به تو مربوط می شود ، ببلعد. تونیست شوی درست مثل زمانی که اصلا نبودی . نباشی و فقط و فقط فکر نبودنت آرامت کند .این حس نَحس همراهت می شود و صبح و شب در گوشت… بیشتر »