کوتاه با داستان
من از قدیم الایام منظورم زمانی است که هنوز سایهای در کار نبود « خودم بودم و خودم. آزاد و رها» با کتابهای رضا امیرخانی و قبلتر از آن با کتابهای سید مهدی شجاعی عزیز حال میکردم. سال اول حوزه بودیم دقیقا ۸یا ۹سال پیش بن کتاب هدیه دادند. من تماما با آن بن کتابهای سید مهدی شجاعی را خریدم و با چه اشتیاقی خواندمشان.
هنوز رضا امیر خوانی را نمیشناختم. اصلا نمیدانستم که چنین کسی هم هست ، وجود خارجی دارد. اردوی راهیان نور به مناطق جنگی کتاب نازنین ارمیا را به من هدیه دادند. همان کتاب باعث شد که من علاقمند به نوشتههای رضا امیر خانی شدم.
همیشه دوست داشتم و دارم بتوانم مثل آقای شجاعی ادبی بنویسم. ماه جبین یکی از داستان های زیبایی سید مهدی شجاعی است. داستانی که باعث شد من جزء طرفداران سرسخت ایشان باشم.
همچنین دوست دارم مثل رضا امیر خوانی داستان بنویسم. فعلا در حال خواندن رهش هستم. روزهای سختی با رهش دارم. وقتی که تمام شد برایتان از حال و هوای زیبایی آن مینویسم.
و اما….امروز در پیج رضا امیرخانی این عکس را دیدم. خوشبهحال کسانی که میتوانند در این جلسه شرکت کنند.
سایه نوشت:یک جور میگوید زمانی که سایهای در کار نبود که انگار من دستو پایش را بستهام. من او را با دنیایی خیلی از نویسندههای دیگر آشنا کردم. خودش هم میداند که اگر سایهای در کار نبود محدود شده بود در همان چهار دیواری کوچکی که به خیال خودش دنیایی بزرگی بود. من او را با دنیای بزرگی آشنا کردم.
نظر از: زفاک [عضو]
پاسخ از: سایه [عضو]
سلام دوست عزیز
تمام بشه حتما مینویسم :)
پیش ماهم بیایید منتظر انتقاداتتون برای بهتر دیده شدن هستم ممنونم
http://mahveofogh66.kowsarblog.ir/
پاسخ از: سایه [عضو]
مجنون سلام
حتما عزیزم با افتخار :)
پاسخ از: سایه [عضو]
سلام گذر جان
بلعیدن هم کمه برای مناو :))
سلام. چه پر برکتن سفرهای راهیان نور
منم اولین بار با نویسنده محبوبم تو سفر راهیان نور آشنا شدم
خدا رحمتش کنه;; تاحالا هیچ نویسنده ای نتونسته برام جای خالیشرو پر کنه
مرحوم احمد عزیزی…
خدا خیرت بده باعث شدی یادی ازش کنم
یه روزی حتما ازش تو وبلاگم مینویسم
پاسخ از: سایه [عضو]
سلام مفرد جان
احمد عزیزی رو خدا رحمت کنه ، روحشون شاد… حتما بنویس مفرد جان.
در کنار کتابای این دو عزیز من کتابای جبران را هم میخوندم و هنوز هم میخونم… خیلیا بهم میخندیدن ،حتی حوصلهشون نمیشد و نمیشه که کتابای جبران رو بخونن ولی نمیدونم چرا اینقد به دلم نشسته نوشتههاش :)
بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
اربعین است اربعین کربلاست
هر طرف غوغایی از غم ها به پاست
السلام علیکم یااباصالح المهدى (عج) السلام علیک یاامین الله فى ارض و حجته على عباده (یاصاحب الزمان آجرک الله)اربعین حسینی بر شما وعاشقان حسین تسلیت…
پاسخ از: سایه [عضو]
سلام دوست عزیزم
تشکر از حضورتون
التماس دعا
فرم در حال بارگذاری ...
سلام
خوش به حالتون که اینقدر با کتاب انس دارین
منتظر مطلبتون در مورد کتاب رهش هستم
موفق باشین