کدبانوی آشپزخانهی مجازی
سرباز سایبری باشیم اما قبل از آن از سیر تا پیاز سربازی را بدانیم. دورهی آموزشی از خود سربازی مهمتر است. اگر خودمان را سرباز سایبری میدانیم مدل رو کم کنی مجازی را وارد کارمان نکنیم. پز عالی و جیب خالی را دغدغه مندانه دنبال نکنیم. وقت خودمان را در مسابقه ی کی لاکچریتر است تلف نکنیم. از خود خروسخوان تا نیمهی شب آنلاین خود مجازیمان نباشیم. نشویم تریبونی برای تبلیغ مصرف گرایی و تجمل گرایی. کمی هم خودمان باشیم.بیگدار به آب نزنیم. مجازی چه زمین دشمن باشد چه زمین خودی او را دست کم نگیرید. صیادی است که کمتر صیدی می تواند از دستش فرار کند. مار خوش خط و خالی است که دل هر ظاهر بینی را به خودش قفل میکند. قهرمان بتکده ای نشویم که خود واقعیمان را فراموش کنیم. مجازی را مجازی ندانیم گاهی همین غفلت حجابی میشود که تو را از خودت و خدایت دور می کند. باور کن مجازی میدان مینی است که باید حواست جمع باشد که نه تنها پا روی مین نگذاری که آنها را خنثی کنی و هم خودت را و هم دیگران را نجات دهی. مجازی آفتی شده که به جان میوه های باورمان افتاده. خدایی میکند. ماهم بندگانی شده ایم که اعمالمان را صبح تا شب به او عرضه می کنیم. همه جای زندگیمان را گرفته است. کدبانوی آشپز خانهی مجازی شدهایم. شده دفتر خاطرات و آلبوم عکسهایمان. شده راز دار دلتنگیهایمان. شده ایم هفتاد سیهای مجازی. کمی هم به خودمان بیایم. مجازی مادرمهربانی نیست که بتوانیم آرامش را در آغوشش دنبال کنیم بهتر است بگوییم زن بابا ایست نامهربان که فقط میخواهد تورا سرگرم کند که حقیقت را نبینی. یوسف درونمان را در بازار مجازی ارزان نفروشیم. کمی هم به خودمان بیاییم.
نظر از: ریاحی [عضو]
پاسخ از: سایه [عضو]
حدیث عشق لطف دارید به من :-)
تشکر از توجه شما :-)
انشاءالله :))
نظر از: یا صاحب الزمان [عضو]
عاااالی بود. انشالله بتونیم از این فضا به خوبی و با برنامه استفاده کنیم.
پاسخ از: سایه [عضو]
تشکر :)
انشاءالله :))
نظر از: مستاجر خدا:) [عضو]
سلام
واقعا کاشکی به خودمون بیایم
زندگی روز مره مون کمتر از فضاهای مجازی بشه
http://blogroga.kowsarblog.ir/
پاسخ از: سایه [عضو]
سلام
کاشکی :-))
نظر از: پشتیبانی کوثر بلاگ [عضو]
پاسخ از: سایه [عضو]
با سلام و احترام
تشکر از توجه و انتخاب شما.
نظر از: Mim.Es [عضو]
پاسخ از: سایه [عضو]
تشکر عزیزم :))
دقیقا آگاهی درست استفاده کردن رو نداریم.
نظر از: تســـنیم [عضو]
ی بنده خدایی را میشناسم که خواهرم از دنبال کنندگان پیجش تو اینستاست (خودم ندارم اینستا) من همیشه مطالبی که میذاشت را از طریق خواهرم دنبال می کردم .بنده خدا دستی تو آشپزی داشت و کدبانو به تمام معنا.همه فالوورهاش که برخی مرد هم بودند ، به به و چه چه که ماشاءالله خانم چه کدبانو و خوش بحال همسرت و فلان و بهمان …. اما من این خانم را از نزدیک میشناختم ، تو زندگیش خیلی مشکل داشت آخرش کارشون کشید به شکایت و دادگاه و حکم طلاق با دوتا بچه قد و نیم قد …
خیلی سخت بود تحمل این وضع کاش بیشتر دقت می کردیم … هر چند اونا با پادرمیونی بزرگترها که البته زمان زیادی صرف شد به زندگیشون برگشتند اما هر کدوم ی داغ سنگین به دلشون هست …
پاسخ از: سایه [عضو]
اینا دیگه زندگیشون مثل قبل نیست. کم هم نیستن زندگیهای این مدلی.
فرم در حال بارگذاری ...