تکه نخ و مهندسان ایتالیایی
تکه نخی را به پسرش ایرج داد و گفت : این نخ را دور سرم اندازه بزن . حالا حتما نخ را گره بزن تا اندازه ی آن بهم نخورد.
در جواب نگاه متعجب پسرش گفت: پسر عمویت قصد دارد قطعه یدکی وسیله ای را از ایتالیا سفارش دهد1. می خواهم این تکه نخ را به او بدهی و به او بگویی با همین نخ دور سر مهندسان ایتالیایی را اندازه بزند اگر اندازه سر آنها از ما بیشتر بود سفارش ساخت قطعه را به آنها بدهد که تصور می کند از ما بهتر هستند.2
پ.ن:1 ملتی که به خودش اعتماد ندارد، همیشه منتظر است برای او چیزی فراهم کنند و به او بدهند. وقتی منتظر بودید برایتان غذای آماده بیاورند، دیگر غذا درست نمی کنید؛ غذا درست کردن هم بلد نمی شوید. این یکی از خطرات عمده است، خیلی هم واضح است؛ یعنی چیز فلسفیِ پیچیده مشکلی نیست. اما همین شی ء واضح و سازوکار واضح برای عقب ماندگی کشور، گاهی از نظر ماها مورد غفلت قرار می گیرد.«بیانات مقام معظم رهبری»
پ.ن: 2 دکتر حسابی و حمایت از تولید ملی
نظر از: پژوهش مدرسه علمیه حضرت زینب (س) میناب [عضو]
پاسخ از: سایه [عضو]
سلام
حتما میام وبلاگتون :))
نظر از: لاله سرخ [عضو]
احسنت به آقای حسابی.
پاسخ از: سایه [عضو]
احسنت :))
نظر از: یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ [عضو]
سلام.. احسنتم..
خیلی عالی بود..
پاسخ از: سایه [عضو]
سپاس:)))
نظر از: آرامـــ [عضو]
پاسخ از: سایه [عضو]
سلام دوست عزیز،ان شاالله که همه ایرانی بودن را افتخاری برای خودمان بدانیم و توانایی های خودمان را باور داشته باشیم.
خیلی خوب بود
پاسخ از: سایه [عضو]
تشکر از حضورتون
نظر از: پشتیبانی کوثر بلاگ [عضو]
فرم در حال بارگذاری ...
سلام خیلی جالب موفق باشیدخوشحال میشم به وبلاگ ماسربزنید