عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن

  • خانه
  • « کجا ایستاده‌ایم
  • مملکت شاه می خواهد »

من طلاق نمی خواهم...

ارسال شده در 14ام تیر, 1397 توسط سایه در دل نوشته, معرفی کتاب

هیچ کس نبود دستم را بگیرد بگوید دختر راه وِل افتاده‌ای. هرچیزی هم حد و اندازه  دارد. چرا تو حد و اندازه سرت نمی‌شود. حالا که من نمی‌توانم دل بکنم می‌گویند احسنت، ما به تو غبطه می‌خوریم. دوستان خوش فکری هم دارم که واقعا قصد کمک به من را دارند می‌گویند هنوز هم دیر نشده. از همین امروز شروع کن. می‌خواهند مرا از این منجلاب نجات دهند.

نمی‌دانم حرف کدام را گوش بدهم. دسته اول که فقط غبطه می‌خورند خب نخورند. این گوی و این میدان. عاشق شدن که کار ندارد. باید دلت آماده باشد. البته نه من همینطوری هم عاشق نشدم. نمی‌دانم از کجا شروع شد. چه سنی داشتم. می‌دانم فقط دلم لرزید. با او بودن شب و روزم شده بود. اولین حسی که من به او داشتم مطمئنم او هم به من داشت. می‌خواستم او را بخورم. اصلا او را ببلعم. یادش بخیر چقدر روزهای خوشی باهم داشتیم. اوایل دوران نامزدیمان من زیاد او را نمی‌فهمیدم. بیشتر او دست من را گرفت. او خودش را برایم شیرین می‌کرد. هرروز لباس جدید. فکر جدید.

بعضی وقتها برق نگاهش چنان با دلم بازی بازی می‌کرد که توجه همه را به من جلب می‌کرد. برای همین ترجیح می‌دادم خلوت دونفره‌ای داشته باشیم.او هم این را دوست داشت. چون اینطوری من همه‌ی حواسم به او بود و خودم را هم از نگاه منتقدانه‌ی اطرافیانم که می‌گفتند دیوانه‌ای نجات می‌دادم. کم کم هرجا می ‌رفتم خودش را  به من می‌رساند. انگار تعصب داشته باشد. می‌ترسیدم بد دل باشد. یک جورایی به من بد دلیش ثابت شده بود ولی باور نداشتم. همیشه بود. نه می‌گذاشت در جمع باشم نه مثل قبل می‌توانستم سینما بروم یا فیلم ببینم. داشتم از او می‌ترسیدم. اما بازهم داشتنش برایم افتخاری بود که با هیچ چیز حاضر نبودم عوضش کنم. خودم هم به بد دلیش که نه دلم نمی‌آید خداییش بگویم بد دل به تمام توجه‌اش به خودم دامن می‌زدم.

یادش بخیر‌های زیادی با او دارم. دور از چشم خانواده قرار‌های زیادی باهم می‌گذاشتیم. حتی مسافرت هم باهم رفته بودیم. همه برایم عزیزند. دلم می‌خواهد همه را نفرین کنم که دچار چنین عشق شیرینِ درد آوری بشوند. که هم دوستش داری و هم گاهی از دوست داشتنش خسته می‌شوی. باورکنید گاهی دلم می‌خواهد طلاق بگیرم. عشقی که بودنش هم خوب است هم بد خب به چه درد می‌خورد. اما نه خودم به این رسیده‌ام که در ترازوی بودن و نبودنش کفه‌ی بودنش را دلم بیشتر می‌خواهد.

بعضی وقت‌ها فکر می کنم که او من را گرفت یا من او را. او با شاخه گل سر راه من قرار گرفت یا من. هرچه هست ترکش برایم محال ممکن است. محال ممکنی شیرین. فقط نمی‌دانم چرا گاهی دوست دارم عشقم را بین همه تقسیم کنم. خنده ندارد. من مطمئن هستم شماهم با او بودن را دوست خواهید داشت. هرچند شاید از خوابتان، گاهی خوراکتان و خیلی تفریحات زود گذرتان وقتی عاشق شدید مجبور باشید بزنید. من از نگاه او هم فهمیده‌ام فقط با من بودن را نمی‌خواهد. من را دوست دارد ولی می‌خواهد تجربه‌ی شیرین زندگی کردن با خودش را به همه بچشاند.

اولین باری که دوستیمان جدی شد و به ماندن همیشگیمان باهم ختم شد. به خاطر دوست عزیزم بود که منِ او را به من داد. نمی‌دانم چگونه از او تشکر کنم. منِ اوی رضا امیر خوانی. دو روزه سر و ته‌ش را هم آوردم.  مثل سفره‌ای  بود پر از خوراکی‌های دوست داشتنی. هر چه می‌خوردم سیر نمی‌شدم. چپیده بودم در اتاق و انگار جز علی و مهتاب کسی دیگر را نمی‌دیدم. وای که چه لحظه‌های خوبی بود. از همین جا من عاشقش شدم. او هم فهمید برای همین با لباس داستان راستان خوشگل‌تر از قبل آمد. هی نگاهش را در نگاهم انداخت یعنی که دوستم دارد. خب من هم جوان بودم. لبخند زدم. سکوت کردم. سکوت هم که نشانه‌ی رضایت است. خلاصه حالا نمی‌دانم ترکش کنم یانه؟ آنها که هنوز عاشق نشده‌اند. فریب خورده‌اند. عمرشان به هدر رفته است. آنها هم که من را نمی‌فهمند و می‌گویند عشقت را ترک کن با تمام احترامی که به آنها دارم باید بگویم نمی‌توانم. با من از جدایی حرف نزنند.

ادامه دارد….

بد دلی دوران نامزدی رضا امیرخوانی طلاق عاشق شدن منِ او کتاب
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(17)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(1)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
18 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
4.9 stars
(4.9)

نظر از: پژوهش مدرسه علمیه حضرت زینب (س) میناب [عضو] 
  • منتظر پرور

سلام قشنگ بودخداقوت

1397/04/20 @ 08:35

پاسخ از: سایه [عضو] 
  • چی شد طلبه شدم؟
  • سبک زندگی رضوی
  • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
  • وبلاگ من
  • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن

سایه
5 stars

سلام دوست عزیز :))
سپاس :)))

1397/04/20 @ 12:03

نظر از: مدیریت استان مازندران [عضو] 
  • مدیریت مازندران

5 stars

سلام. واقعا کتاب خواندن لذتی دارد که وصف ناشدنی است. کتابی که معرفی کردید را بررسی کردم. یک چیز جالب در موردش نوشته شده بود.
“این کتاب از سوی منتقدین امیرخانی به اثری رمانتیک حزب اللهی تشبیه شده است. امیرخانی در این کتاب با نگرشی مذهبی تصوف را موازی با عرفان و عشق زمینی را با موضوعاتی عرفانی فرازمینی در می آمیزد.”
قلم روان و زیبایی دارید. موفق باشید.

1397/04/19 @ 09:02

پاسخ از: سایه [عضو] 
  • چی شد طلبه شدم؟
  • سبک زندگی رضوی
  • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
  • وبلاگ من
  • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن

سایه
5 stars

سلام تشکر دوست عزیز :))))
با این بررسی تصمیم گرفتید کتاب رو بخونید یا نه؟

1397/04/19 @ 16:36

نظر از: عقیق [عضو] 
  • پر پرواز
  • پر پرواز(عقیق)

5 stars

سلام. به وسطاش که رسیدم حس کردم منظورت گوشی باشه!
هرچی هست آدم نیست، چون خوردنیه!!(((:
دوست داشتم بخورمش!

1397/04/17 @ 23:49

پاسخ از: سایه [عضو] 
  • چی شد طلبه شدم؟
  • سبک زندگی رضوی
  • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
  • وبلاگ من
  • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن

سایه
5 stars

سلام عقیق جااااان
واقعا بعضی کتابارو باید خورد باید بلعیدشون :)))

1397/04/17 @ 23:53

نظر از: ریاحی [عضو] 
  • ریحـانه اصـفهـان

5 stars

سلام . عالیییییییییییییییییییییییییییییییی

1397/04/17 @ 18:53

پاسخ از: سایه [عضو] 
  • چی شد طلبه شدم؟
  • سبک زندگی رضوی
  • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
  • وبلاگ من
  • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن

سایه
5 stars

سلام
تشکر عزیزم :)))

1397/04/17 @ 23:51

نظر از: یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ [عضو] 
  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ

5 stars

سلام خیلی خوب بود..
از اول میدونستم عشق به یه آدم نیست..
بعد گفتم حتما گوشیه…
خب حالا که کتابه …چه کتابیه???شاید ما هم عاشقی را تجربه کردیم…
مال ِ من از نوع عشق نبود، اعتیاد بود اعتیاد…
تازه ادامه هم داره؟؟؟؟؟

1397/04/16 @ 20:11

پاسخ از: سایه [عضو] 
  • چی شد طلبه شدم؟
  • سبک زندگی رضوی
  • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
  • وبلاگ من
  • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن

سایه
5 stars

سلام عزیزم
شاید عشقی که من می گم همون اعتیاد شماست ;-)
یا با اعتیاد شروع میشه :-)
من با کتاب من او رضا امیر خانی شروع شد. البته قبلش هم می خوندم ولی با این کتاب یه جورایی عاشق کتاب خوندن شدم :)))
وکتابای خوندم که حاضرم دوباره و دوباره بخونمشون :)))
ومی دونم هزاران کتاب دیگه هم هست که من نمیدونم همچین کتابهای نوشته شده :)))

1397/04/16 @ 21:23

نظر از: پشتیبانی کوثر بلاگ [عضو] 
  • ₪ آموزش وبلاگ نویسی و پشتیبانی کوثر بلاگ ₪
  • فراخوان ها و مسابقات کوثر بلاگ

5 stars

با سلام و احترام
مطلب شما در قسمت مطالب منتخب درج گردید.
موفق باشید

1397/04/16 @ 10:57

پاسخ از: سایه [عضو] 
  • چی شد طلبه شدم؟
  • سبک زندگی رضوی
  • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
  • وبلاگ من
  • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن

سایه
5 stars

با سلام و احترام
تشکر

1397/04/16 @ 21:17

نظر از: متین [عضو] 
  • مدرسه علمیه کوثر ورامین

3 stars

سلام .
اولش فکر کردم دارم یه داستان عاشقانه جذاب میخونم .
موفق باشید .

1397/04/16 @ 02:35

پاسخ از: سایه [عضو] 
  • چی شد طلبه شدم؟
  • سبک زندگی رضوی
  • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
  • وبلاگ من
  • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن

سایه
5 stars

سلام دوست عزیز
خب یه داستان عاشقانه ست دیگه :))

1397/04/16 @ 06:32

نظر از: تبیان [بازدید کننده]

تبیان

سلام.گیجمان کردید …..زیبا بود:))

1397/04/14 @ 19:27

پاسخ از: سایه [عضو] 
  • چی شد طلبه شدم؟
  • سبک زندگی رضوی
  • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
  • وبلاگ من
  • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن

سایه
5 stars

تبیان عزیز ببخشید که گیج شدین :)))
نگاهت زیباست بانو :)

1397/04/14 @ 19:32

نظر از: تســـنیم [عضو] 
  • نگــــاه خـــــدا...

تســـنیم
5 stars

سلام
خیلی خیلی جالب بود ، اولش فکر کردم عشقت ی آدمه بعد وسطاش حس کردم نه منظورت از این عشق خداست ،بعد آخرش فهمیدم ی کتابه … خیلی خوب بود .
باور کن آخرش فکر می کردم نکنه کتاب هم نباشه (خنده)
قلمت نویسا دوست جان !

1397/04/14 @ 12:51

پاسخ از: سایه [عضو] 
  • چی شد طلبه شدم؟
  • سبک زندگی رضوی
  • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
  • وبلاگ من
  • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن

سایه
5 stars

سلام تسنیم عزیز
تشکر :))
نه دیگه عشقم خود خود کتابه :)))

1397/04/14 @ 18:22

نظر از: ... [عضو] 
  • ...

...
5 stars

سلام
این داستان عشق به مویابل بود عایا؟

1397/04/14 @ 12:18

پاسخ از: سایه [عضو] 
  • چی شد طلبه شدم؟
  • سبک زندگی رضوی
  • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
  • وبلاگ من
  • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن

سایه
5 stars

سلام انتظاری جان
عشق به کتاب :)

1397/04/14 @ 18:20


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

«رَبِّ ابْنِ لى عِنْدَكَ بَیْتاً فِى الْجَنَّةِ»

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • دل نوشته
  • نهج البلاغه
  • معرفی کتاب
  • آه نوشته
  • جیز های فضای مجازی
  • انقلاب افراط ها و افریط ها
  • مثبت جمهوری اسلامی
  • شعر
  • خاطره
  • داستان
  • صحیفه سجادیه
  • معرفی فیلم

پیوندهای وبلاگ

  • یاس کبود
  • تسنیم
  • یار مهدی
  • پاییز
  • عصر غربت لاله‌ها
  • خط خطی های ذهن من
  • رشحه
  • چرند و پرند

آخرین مطالب

  • تلخ اما دوست داشتنی
  • "خامنئی"
  • زنانی کوچک با آرزوهای بزرگ
  • به زیبایی عقل و احساس
  • یک عاشقانه‌ی سیاسی
  • سانتاماریا
  • کتاب خاطرات مونس الدوله
  • ریاض هستم، یک پسر الجزایری
  • سلام به تویی که هرگز نیامدی!
  • مهد سلیمانی‌ها

آخرین نظرات

  • لطفا بیشتر از این دعا ها بنوسید. بیشتر دلمان برای خدا تنگ می‌شود. التماس دعا در إِلَهِي وَ رَبِّي مَنْ لِي غَيْرُكَ...
  • لطفا بیشتر از این دعا ها بنوسید. بیشتر دلمان برای خدا تنگ می‌شود. التماس دعا در إِلَهِي وَ رَبِّي مَنْ لِي غَيْرُكَ...
  • منمد۶ در عَصَیْنَاکَ وَ نَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتُرَ عَلَیْنَا
  • سایه  
    • چی شد طلبه شدم؟
    • سبک زندگی رضوی
    • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
    • وبلاگ من
    • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن
    در تلخ اما دوست داشتنی
  • ... در تلخ اما دوست داشتنی
  • سایه  
    • چی شد طلبه شدم؟
    • سبک زندگی رضوی
    • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
    • وبلاگ من
    • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن
    در چی شد طلبه شدم
  • سایه  
    • چی شد طلبه شدم؟
    • سبک زندگی رضوی
    • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
    • وبلاگ من
    • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن
    در "خامنئی"
  • محبوبه رحیمی  
    • بصیرت سرا
    • وبلاگ من
    در "خامنئی"
  • محبوبه رحیمی  
    • بصیرت سرا
    • وبلاگ من
    در چی شد طلبه شدم
  • سایه  
    • چی شد طلبه شدم؟
    • سبک زندگی رضوی
    • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
    • وبلاگ من
    • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن
    در تلخ اما دوست داشتنی
  • یا کاشف الکروب  
    • ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)
    در تلخ اما دوست داشتنی
  • سایه  
    • چی شد طلبه شدم؟
    • سبک زندگی رضوی
    • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
    • وبلاگ من
    • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن
    در زنانی کوچک با آرزوهای بزرگ
  • رشحه در زنانی کوچک با آرزوهای بزرگ
  • سایه  
    • چی شد طلبه شدم؟
    • سبک زندگی رضوی
    • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
    • وبلاگ من
    • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن
    در عالم مجازی محضرخداست
  • ...  
    • ...
    در عالم مجازی محضرخداست
  • سایه  
    • چی شد طلبه شدم؟
    • سبک زندگی رضوی
    • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
    • وبلاگ من
    • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن
    در "خامنئی"
  • سایه  
    • چی شد طلبه شدم؟
    • سبک زندگی رضوی
    • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
    • وبلاگ من
    • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن
    در عالم مجازی محضرخداست
  • سایه  
    • چی شد طلبه شدم؟
    • سبک زندگی رضوی
    • مشاوره مرکز تخصصی معصومیه شهرکرد
    • وبلاگ من
    • عشق در هر گوشه ای افسانه ای خواند زمن
    در عالم مجازی محضرخداست
  • ریحانة الحسین(س)  
    • ریحانة الحسین (سلام الله علیها)
    • موسسه آموزش عالی حوزوی ریحانة النبی سلام الله علیها - اراک
    در عالم مجازی محضرخداست
  • مهیار  
    • رشحه
    در "خامنئی"

Sidebar 2

This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".

کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان • تماس