اویس من از تو غریب ترم!
قرنها فاصله داریم اما من امروز از تو عاشق ترم!
هر دو ندیده عاشق شدیم. هر دو باهم فقط از ندیدن به یک اندازه سهم داریم.
اویس به حالت غبطه میخورم تو بویش را استشمام کردی! نفس کشیدی در هوایی که آبستن عطر او بود. تو نرمی نوازش نگاههای منتظرش را بر دلت حس کردی!
اما من…
اویس غوغا می کند دلی که ندیده عاشق است و نبوئیده مست عطر محمدی است. عجیب است قصهی عشقی که محکوم به نبودن است. عاشقی جرم است در قرن ما. باید نباشی. سن نمی شناسد. فرق نمیکند شیرخواره ای در آغوش مادر باشی یا نوجوانی غرق در حریر رویاهایت. مهم حکمیاست که باید اجرا شود.
اویس به قدر روزهای کودکی ات هنوز زندگی نکردهام. هنوز هیچ از این دنیای که از آن ماست ولی در مشت عربده کشان زندان است نفهمیدهام. چه زود باید کوچ کنم از ارثی که برای ماست.
اویس نیستی ببینی فریادها و نالههای کودکانهام در حنجرهام خفه شده. من دیده نمیشوم که صدای خستهام شنیده شود.
اویس من نه او را دیدم و نه صوت دلنشین أناالمهدی را شنیدم.
اویس میشود دم از غریبی نزنی!
من از تو غریب ترم!
سایه نوشت: عنوان از کتاب خدا خانه دارد فاطمه شهیدی…کتاب عالیه پیشنهاد میکنم حتما بخونید.
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو]
یک لحظه شدیم خیره تا در چشمت
دیدیم تمام غُصه را در چشمت
چشمان تو از روضه ی مکشوف پر است
پیداست تمام کربلا در چشمت
شهادت امام محمد باقر علیه السلام رو تسلیت عرض میکنم.
فرم در حال بارگذاری ...
احسنت
سلام وبلاگ خوبی دارید
ازتون تقاضای تبادل لینک دارم
اگر موافق هستید به من اطلاع دهید
http://kosar-esfahan.kowsarblog.ir/